دیکشنری
داستان آبیدیک
case harden
ke͡is hɑɹdən
فارسی
1
عمومی
::
سخت كردن )روی فلز(، فولادی كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CASCADE CARRY
CASCADE CONTROL
CASCADE CONNECTION
CASCADING
CASCADING FAILURE
CASCADING STYLE SHEETS
CASCARA
CASCARILLA
CASE
CASE BOTTLE
CASE CLEARANCE RATE
CASE COHORT STUDY
CASE CONCEPTUALIZATION
CASE CONTROL STUDIES
CASE CONTROL STUDY
CASE HARDEN
CASE HARDENING
CASE HISTORY
CASE IN POINT
CASE INDEX
CASE KNIFE
CASE LAW ON UNCITRAL TEXTS
CASE MANAGEMENT
CASE MATE
CASE MATERIAL
CASE MENT
CASE OF
CASE OF MISTAKEN IDENTITY
CASE OF THE BLIND LEADING THE BLIND
CASE OUT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید